جشن ها وآیین ها در نزد هر قوم وملتی از دیر باز وجود داشته است. ملتی را نمی توان یافت که در تاریخ خود جشن یا آیینی نداشته باشد اگر چه در پی ضرورتهای زندگی در دورهای ویژه ای از تاریخ ایجاد شده وکارآیی مشخصی داشته اند اما به تدریج وبا گذشت زمان از ریشه های اصلی خود جدا شده وبا توجه به نیازها ونگرشهای جدید ادامه یافته اند مردم هم که نسل به نسل این آیین ها و جشن‌ها را در حافظه‌ی خود حفظ کرده‌اند پذیرای این تغییر و تحول شده‌اند و در این تغییرات شریک هستند و باعلاقه‌مندی آن را دنبال می‌کنند.

این شور و علاقه به حفظ این جشن‌ها و آیین‌ها در بین ملت‌های مختلف و جدی‌گرفتن آن در طول تاریخ ،گذشته از برخی عقاید واعلام هویت آنان وعشق به آن، در حقیقت دور شدن و رهایی از روزها ،هفته ها ونیز ماهها کاری یکنواخت وخسته کننده است که برای تلاش معاش انجام میگیرد وبایدقانونها وضابطه های اجتماعی را بصورت جدی در نظر گرفته وبه ناگزیر محدودیتها وممنوعیتهایی که آنان را در بر گرفته است رعایت کنند. روزهای جشن، این قرارداد ومحدودیتها را میشکنند واعمالی را به دنبال دارد که در روزهای عادی انجام آن اعمال نه میسر است و نه شایسته ،در نتیجه این جشنها موقعیتهای ویژه ای را ایجاد میکنندکه به تخلیه ی هیجان ها وفشارهای ناشی از این محدودیتها وممنوعیت ها می انجامد وسلامت روحی وروانی افراد جامعه را تضمین میکند.


از میان این جشنها وآیین ها، جشن «چهارشنبه سوری» در سرزمین کهن ایران از همه مهم‌تر و شناخته‌شده‌تر است .این آیین که با کمی اختلاف در شکل ظاهری آن در میان تمامی اقوام ایران زمین برگزار می شود از جایگاه ویژه ای بر خوردار است وآنچه بیش از همه در این جشن نمود برجسته ای دارد وجود آتش است. اصولا"در میان همه ی اقوام آریایی، آتش از موقعیتی والا ومقام قداست مآبانه برخوردار است. در اساطیر ،اقوام وگروههای مختلف آریایی در سراسر اروپا وآسیا وشبه قاره ی هند، افسانه ها وداستان های فراوانی درباره ی آتش وتقدیس و مقام و تیمار و نگهداری آن وجود داشته و دارد، جشن های آتش جشن هایی است که با افروختن آتش جهت شور وسرور وشادمانی آغاز و اعلام می شود .میان یونانیان و رومیان و برخی از ملل دیگر اروپایی نظایرش با جشنهای آتش ایرانی هنوز باقی است. روشنی، آتش و آفتاب تجلی اهورامزدا است و اهورامزدا به وسیله ی نور تجلی میکند، نور مایه ی زندگی وخورشید ابزار زندگی است. 
در باره ی دلایل انتخاب روز چهارشنبه باید گفت از آن جایی که در تقویم و روز شماری ایرانیان شنبه وچهار شنبه وآدینه وجود نداشته است واین آتش سوزی در یکی از چند شب آخر سال انجام می شده وروز شمار کنونی(چهار شنبه)بر اثر ورود اعراب به ایران باب شد، بی گمان سالی که این جشن به شکل گسترده پا بر جا بود مصادف با شب چهارشنبه شده و چون در روز شماری اعراب ،چهارشنبه نحس ونامبارک وبدیمن محسوب می شده از آن تاریخ به بعد شب چهار شنبه ی آخر سال را با جشن سوری به شادمانی پرداخته  و بدین وسیله می کوشیدند نحوست چنین شب و روزی را منتفی کنند. بنابراین اجرای مراسم چهارشنبه سوری یعنی دور کردن نحس وبد یمنی وشومی از زندگی و آرزوی نیکبختی وخوش اقبالی برای آینده است.


دلیل دیگر انتخاب روز چهارشنبه می تواند این باشد که مراسم آن در غروب آفتاب روز سه شنبه برگزار می شود در گاه شماری قمری آغاز بیست و چهار ساعت یک شبانه روز از غروب آفتاب روز پیش است وآغاز ماه های قمری از دیدن هلال ماه( رویت ماه) است و چهارشنبه سوری مانند بسیاری از آیین ها و جشن های مذهبی بر اساس گاه شماری قمری است ودر غروب روز پیش بر گزار می شود .
آتش در نظر ایرانیان مظهر روشنی، پاکی، طراوت، سازندگی، زندگی، سلامت وتندرستی است وبیماریها، زشتی ها، بدی‌ها و همه‌ی آفات و بلایا در عرصه‌ی تاریکی وظلمت مأوا و جای دارند به اعتقاد ایرانیان هرگاه آتش افروخته می شود، بیماری، فقر، بدبختی و ناکامی و همه بدی‌ها وزشتی‌ها محو و ناپدید می شوند. پس، افروختن آتش نشانه‌ای از راه یافتن روشنی و معرفت در دل و روح انسان است. به همین جهت جشن سوری پایان سال را به شب آخرین چهارشنبه‌ی سال منتقل کردند تا با طلیعه‌ی سال نو، خوش و خرم و شادکام گردند.
در ایران دوره ی ساسانیان نیز جشن ها هنگام برگزاری، درآمد ومقدمه ای داشت و آن آتش افروزی بود، یعنی گیاهان ودانه های خوشبو چون اسپندر و کندر و عود، بر آتش می نهادند وچراغ ها می افروختند وروشن می کردند. چنانکه امروز در ایران وبسیاری از جاهای دیگر نیز در هر جشنی با چراغان کردن و آتش بازی به استقبال آن می روند و همه ی این ها اهمیت نور وروشنایی را از عهد کهن تا به امروز در زندگی اجتماعی و فرهنگی انسان و همچنین بازتاب آن را در عمیق ترین اندیشه های بشری باز می نمایاند. شادمانی به هنگام بازیابی نو بهار، رسمی دیرینه است و هر ملتی که رسوم کهن را به دیگری می نهد، در واقع کودکی را می ماند که باید همه چیزش را از نو شروع کند.